جدول جو
جدول جو

معنی چار کلم - جستجوی لغت در جدول جو

چار کلم
مرتعی در منطقه ی میخساز نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ لَ)
چهارقلم. چهاراستخوان. چهارقلم دست و پای. چهارساق (دو ساق دست ودو ساق پای). چهار قلم استخوانی ساقهای دست و پا.
- چارقلم سفید (اسبی که چهارساق سفید دارد).
- چارقلم سیاه (اسبی که چهارساق سیاه دارد)
لغت نامه دهخدا
(شَ / شِ)
اشکال اربعۀ منطق
لغت نامه دهخدا
(عَ لَ)
ظاهراً پیشوایان مذاهب اربعه (شافعی، حنفی، حنبلی، مالکی). چارامام. چارخلیفه. چارتن پیشوایان مذاهب اهل سنت:
چارعلم رکن مسلمانی است
پنج دعا نوبت سلطانی است.
نظامی
لغت نامه دهخدا
ساختمان چوب که پلورها از چهارسمت دیواره های اتاق جلوتر روند
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی جنگلی در منطقه ی کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزار جریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
نام قله ای در سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
از مراتع نشتای شهر عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
سواری چهار نفره، چهار ترک
فرهنگ گویش مازندرانی
جوی آب شیروانی
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بندپی واقع در شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
لان های که پرندگان بر تنه ی درختان سازند
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان میان رود
فرهنگ گویش مازندرانی
شاخه ی درخت، سرشاخه ی قطع شده ی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در حومه ی شیرگاه
فرهنگ گویش مازندرانی